سطوح حمایت و مقاومت یکی از مهمترین مباحث در تحلیل تکنیکال و معاملهگری میباشند. بنابراین دانستن روش دقیق ترسیم این سطوح بسیار مهم بوده و هر تریدری باید این توانایی را داشته باشد و مدام آن را بهبود دهد. البته بسیار دیده میشود که تریدرها اشتباهات بسیاری در زمان ترسیم این سطوح انجام میدهند. مسلما ترسیم نادرست این نواحی منجر به تصمیمات اشتباه و تریدهای بد خواهد شد.
در این مطلب قصد داریم تا روش ترسیم صحیح این سطوح را به شما آموزش دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
حمایت و مقاومت چه چیزهایی هستند؟
به طور خیلی ساده، حمایت و مقاومت مکانیهایی هستند که بازار در گذشته در آن نقاط واکنشهایی را نشان داده است. این نقاط میتوانند چرخشهای بزرگ در بازار بوده باشند که حتی منجر به شکل گیری یک روند جدید شده اند. البته همه حمایتها و مقاومتها منجر به تشکیل روند جدید نخواهند شد.
در تصویر زیر به شکل ساده این سطوح را مشاهده میکنید. نقاطی که با حرف R مشخص شدهاند مقاومت، و نقاطی که با حرف S مشخص شدهاند، حمایتها هستند.
همانطور که در تصویر زیر میبینید، جایی که قیمت نتوانسته به سمت بالا ادامه حرکت دهد، یک مقاومت است. همچنین جایی که قیمت نتوانسته مسیر خود را به سمت پایین ادامه دهد نیز یک حمایت محسوب میشود. این بسیار مهم است که حمایت و مقاومتهای صحیح را پیدا کنید چرا که:
- میتوانید از این سطوح برای زمانبندی ورودتان به بازار استفاده کنید.
- میتوانید بر اساس حمایتها و مقاومتها حد سود و حد ضرر را تعریف کنید.
- به طور کلی میتوانید از آن برای ورود و خروجهایتان استفاده نمایید.
واقعیت معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت
اکنون باید به سراغ مشکل رایجی که بین تریدرها وجود دارد برویم. این مشکل باعث میشود تا اکثرشان در هنگام معامله بر اساس این سطوح سرمایهشان را از دست بدهند. در واقع تریدرهایی که سطوح باریک حمایت و مقاومت را روی چارتشان ترسیم میکنند، در اکثر مواقع خودشان را در یکی از دو سناریوی زیر مییابند:
۱- قیمت با کمی فاصله از سطح مدنظرشان برگشت کرده و آنها از ورود به بازار جا میمانند.
این حالت بسیار آزار دهنده است چرا که از یک ترید خوب جا ماندهاید. البته مشکل از آنجایی شروع میشود که تریدری که با این حالت روبرو شده است، در معامله بعدی به شکل تهاجمیتری عمل خواهد کرد و اگر آن معامله موفقیت آمیز نباشد و منجر به ضرر شود، اختلالات روانی در زمان ترید شروع میشوند.
۲- قیمت با یک حرکت سریع از سطح مدنظر عبور کرده و هیچ اهمیتی به آن نمیدهد.
در این حالت بعضی از تریدرها میترسند و ممکن است فکر کنند که این روش جواب نمیدهد. حتی ممکن است که اعتماد به نفسشان را از دست بدهند چرا که ممکن بود ضرر کنند!
بار دیگر نگاهی به همان چارت اول میاندازیم. وقتی دقیقتر نگاه میکنیم میبینیم که قیمت در بعضی مواقع از سطح مدنظرمان عبور کرده و یا نرسیده به آن برگشت کرده است. بنابراین در نگاه اول میبینیم که این روش، حالت پرایس اکشن چارت را به خوبی تعریف کرده است اما با کمی دقت میبینیم که با خطاهای زیادی همراه است.
چگونه از نواحی حمایت و مقاومت استفاده کنیم؟
قیمت ماهیت داینامیکی دارد و قدرت بازار و نوسانات آن میتوانند تاثیرات زیادی در جهت حرکت آن داشته باشند. این مورد مخصوصا زمانی صحیح است که به نواحی مهم حمایت و مقاومت نگاه میکنیم.
هنگامی که خیلی از تریدرها سعی میکنند تا معاملات خود را در سطوح واضح حمایت و مقاومت قرار دهند، تریدرهای حرفهای (بانکها) این را میدانند و بنابراین تمام تلاش خود را میکنند تا تریدرهای آماتور را از بازار بیرون کنند. این کار را نیز توسط دو روشی که در بالا گفتیم انجام میدهند. یا قیمت را با یک حرکت شدید از سطح مدنظر عبور میدهند و یا نرسیده به آن سطح، قیمت را برمیگردانند.
برای فائق آمدن بر این مشکل ما باید از “نواحی” حمایت و مقاومت استفاده کنیم نه سطوح باریک! در تصویر زیر همان چارت مثال قبلی را داریم اما به جای اینکه از یک خط برای مشخص کردن سطوح استفاده کنیم، از یک ناحیه برای انجام این کار استفاده کردهایم. همانطور که میبینید این ناحیه تمام نقاط چرخش مهم قیمت را در بر گرفته و به شکل موثرتری ناحیه مقاومتی را تعریف کرده است. با استفاده از این تکنیک میتوانید بسیار از نویزهای قیمت را فیلتر کنید.
حالا وقت تمرین است. با استفاده از همین تکنیک، چارتهای مختلفی را بررسی کرده و نقاط مهم چرخش قیمت و نواحی که سطوح حمایت و مقاومت به یکدیگر تبدیل شدهاند را علامتگذاری کنید. یادتان باشد که از یک ناحیه استفاده کنید نه یک خط باریک!
سلام، ممنون از سایت خوب و عالی شما.
لطفا در مورد نحوه پیدا کردن ضخامت سطوح حمایت و مقاوت هم توضیحاتی بدین.
متشکرم.
سلام. تشکر از لطف شما…
ضخامت سطوح حمایت و مقاومت رو بر اساس نواحی تعیین میکنیم. در واقع شما باید ناحیهای رو بدست بیارید که بیشترین میزان برخورد رو داشته باشه. منظور تعداد نقاط برخورد مشترک هست. چون در این حالت ما ناحیهای رو بدست میاریم که مورد توافق بسیاری از تریدرها بوده.
یه نکتهای هم که باید توجه داشته باشید اینه که عرض ناحیهای که بدست میارید نباید بیش از حد بزرگ باشه. چون دیگه نمیشه برای بدست آوردن نقاط ورود مناسب به خوبی ازش استفاده کرد.