بدون شک معاملهگری کار سختی است و به قول یکی از تریدرهای بسیار معروف (که متاسفانه نامشان در خاطرم نیست)، سختترین راه برای بدست آوردن پول راحت است. متاسفانه خیلیها فکر میکنند با خواندن چند کتاب و رفتن به چند کلاس و دیدن چند ویدئو، از فردا بازار را با حداکثر توان شخم خواهند زد. اما این مورد یک خیال واهی است. قطعا هیچکس با این کارها تریدر نشده و نخواهد شد. البته که مطالعه و ساعتها بررسی و تمرین روی چارت قیمت و پیدا کردن نکات ریز و درشت اهمیت دارد، اما حرف آخر را تجربه میزند.
یک مثال ملموس میزنیم. کریستیانو رونالدو و لیونل مسی را در نظر بگیرید. هر دو جزو بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال هستند. هر ضربهای که این دو بازیکن به توپ میزنند و یک گل زیبا را به همراه دارد، حاصل روزها و هفتهها و ماهها و سالها تمرین مداوم است. مسلما در هر ضربهای که به توپ زدهاند، دیدهاند که بخشی از کارشان اشکال دارد و در ضربات بعدی سعی کردهاند آن اشکالات را برطرف کنند و این پروسه بهینه سازی را هر روز ادامه دادهاند.
وضعیت در معاملهگری نیز به همین شکل است. هر معاملهای که شما انجام میدهید یا موفق است یا شکست میخورد. اما تنها به همین ختم نمیشود. هر معامله اگر بر اساس دانش و دلیل واضح انجام شده باشد، چه شکست بخورد و چه به سود برسد، نکتهای را به شما خواهد آموخت. حالا یا شما آن نکته را یاد میگیرید و از آن به بعد رعایت میکنید و یا بازار آنقدر این نکته را برای شما تکرار میکند تا یادش بگیرید. بعضیها هم حوصله یاد گرفتن ندارند. پس بازار تا ابد آنها را تنبیه خواهد کرد.
حالا میرسیم به سوال اصلی؛ آیا معاملهگری ساختاری مکانیکی و سفت و سخت دارد؟
شخصا میگویم خیر؛ اینطور نیست! هر لحظه بازار شرایط متفاوتی دارد و داینامیک است. اگر استاتیک بود که همه دست آن را میخواندند. مشکل اصلی که در خیلی از مطالب میبینیم این است که همه میگویند فلان قوانین را به شکل سفت و سخت در بازار اجرا کنید و شک نکنید که موفقیتتان حتمی است.
بسیار خب؛ در جواب این افراد یک سوال میپرسیم: چرا اکسپرتها بعد از مدتی دیگر سودآوری نداشته و برعکس زیانهای سنگینی به حساب وارد میکنند؟
اگر نمیدانید اکسپرت چیست، به صورت ساده باید بگوییم که نوعی برنامه کامپیوتری است که در پلتفرم معاملاتی شما اجرا شده و طبق قوانین از پیش تعریف شده و بدون خطای تشخیص، معاملات را انجام میدهد. اکسپرتها به این دلیل نوشته شدهاند تا همه چیز اتوماتیک باشد و احساسات انسانی در معاملات دخیل نشوند.
مشکل اصلی اکسپرتها این است که بازار ساخته دست انسانها و احساساتشان است. هر حرکتی در بازار با نقشه قبلی پیش میرود تا بیم و امید (احساسات) معاملهگران را تقویت کند تا حرکتی در جهت دلخواه بانکها (بیگ بویز) انجام دهند. باید مدتها در بازار بود و چارت قیمت را دید و بررسی کرد تا درک کنیم که:
- قیمت از کجا و از چه سطحی آمده؟
- آن سطح خودش در واکنش به چه چیزی بوجود آمده؟
- به کجا میرود؟
- با چه شدتی حرکت میکند؟
- آیا تلهای (تریکس) در کار است؟
- نقشه بعدی بانکها احتمالا چه میتواند باشد؟
و دهها سوال دیگری که باید از خودتان بپرسید.
شاید فکر کنید که در این حالت معاملهگری بسیار سخت است و نمیتوان اینگونه کار کرد. اینجاست که همان مسئلهای که در ابتدای مطلب به آن اشاره کردم پا به میان میگذارد: تجربه!
وقتی تجربه کافی داشته باشید با یک نگاه ساختار بازار را تشخیص میدهید و انگار قیمت در حال صحبت کردن با شماست. همانطور که وقتی توپ به سمت رونالدو و مسی میآید، طوری به آن ضربه میزنند که انگار آسانترین کار دنیا را انجام میدهند. چون در مدت زمانی که توپ در حال حرکت به سمت آنهاست، ذهن و ناخودآگاهشان همه چیز را محاسبه کرده و حتی میدانند باید با چه شدتی با آن ضربه بزنند تا گل شود.
بنابراین دست از جستجو برای پیدا کردن بهترین اکسپرت و اندیکاتور که فلان درصد در ماه سوددهی دارد و میتواند شما را خوشبخت کند بردارید و به دنبال درک ساختار واقعی بازار بروید. قطعا زیان نخواهید کرد…!
برای درک بهتر ساختار بازار میتوانید از مطالب و ویدئوهای کاملا رایگان زیر استفاده کنید.
استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن
در صورتی که میخواهید روند یادگیری خود را تسریع کنید و با ساختارهای دقیقتری آشنا شوید و همچنین امکان پرسش و پاسخ را داشته باشید، میتوانید از دورههای آموزشی طلاچارت استفاده کنید.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.