دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

آشنایی با الگوهای قدرتمند DBF و DTF در بازار

متاسفانه مغز انسان تمایل به پیچیده کردن کارها و پروسه‌های مختلف دارد و همین باعث می‌شود تا از اصل قضیه غافل گردد. مثلا فکر می‌کنیم اگر شخصی روی نمودارش انواع و اقسام اندیکاتورها و خطوط مختلف را داشته باشد، از لحاظ تحلیل‌گری در سطح بسیار بالایی است. در حالی که این تفکر کاملا اشتباه است. بعضی از تریدرها در کل دوران معامله‌گری خود از یک یا نهایتا چند ستاپ ساده و قابل فهم استفاده می‌کنند. چرا که کلید اصلی موفقیت در معامله‌گری دوری از پیچیدگی‌ها و روی آوردن به سادگی است.

 

در این مطلب می‌خواهیم دو ستاپ ساده اما در عین حال بسیار قدرتمند را به شما معرفی کنیم. اگر به قوانین این دو ستاپ پایبند بوده و مدتی را صرف تمرین روی آنها کنید، بدون شک بسیار از نیازهای شما برای معاملات روزانه برطرف خواهد شد.

در ادامه این دو ستاپ را بررسی خواهیم کرد. با طلاچارت همراه باشید…

 

 

در بازار دو دسته تریدر وجود دارد. یکی تریدرهای عادی و دسته دومی تریدرهای سازمانی یا همان بانک‌ها هستند. تریدرهای سازمانی به طور مداوم در حال کسب سود بود و تریدرهای عادی در حال ضرر. چرا؟ چون بانک‌ها مدام در حال فریب دادن تریدرها هستند. اما بانک‌ها برای اینکه بتوانند پوزیشن‌های خود در بازار فعال کنند، نیاز دارند تا آنها را به دیگر تریدرها بفروشند. اما نمی‌توانند به صورت ناگهانی این کار را انجام دهند. چرا که در این صورت بازار حرکت بزرگی انجام داده و از منطقه اصلی ورود بانک‌ها فاصله می‌گیرد و این چیزی نیست که بانک‌ها دوست داشته باشند.

 

 

بازار همیشه توسط فریب‌ها و تله‌ها در حال حرکت است و در اکثر اوقات نیز این سه پروسه را طی می‌کند:

  1. جمع آوری
  2. فریب
  3. تغییر روند

 

 

ما بر اساس همین سه مرحله، الگوهایی را در بازار مشاهده کرده‌ایم و قصد داریم تا آنها را با شما به اشتراک بگذاریم. ستاپ‌هایی که ما به آنها DBF و DTF می‌گوییم. دلیل نامگذاری این ستاپ‌ها را به زودی خواهید دانست.

 

 

ستاپ DBF

این ستاپ از یک الگوی دو قلوی کف تشکیل می‌شود. اما تفاوتی با الگوهای دو قلوی کف معمولی دارد.

در زمانی که کف دوم این الگو در حال شکل گیریست، ما شاهد یک شکست جعلی خواهیم بود. پس از اینکه شکست جعلی انجام شد، قیمت معمولا به سرعت به سمت بالا برگشته و الگوی دو قلوی کف تکمیل می‌شود. بنابراین در اینجا ما یک دو قلوی کف (Double Bottom) داریم که با یک شکست جعلی (Fake Breakout) ترکیب شده است.

Double Bottom + Fake Breakout = DBF

در تصویر زیر شکل ساده‌ای از این الگو را مشاهده می‌کنید.

قوانین ستاپ DBF

نقطه ورود: سیگنال ورود بر اساس ستاپ DBF زمانی صادر می‌شود که قله میانی دو قلوی کف (خط چین آبی) شکست شود.

حد ضرر: زیر کف دوم قرار داده خواهد شد.

حد سود: فاصله بین کف دوم تا قله میانی را اندازه گرفته و از نقطه شکست به سمت بالا اعمال می‌کنیم. مثلا اگر فاصله بین کف دوم تا قله میانی ۲۰ هزار تومان باشد، از نقطه شکست قله میانی ۲۰ هزار تومان به سمت بالا هدف گذاری می‌کنیم.

در ادامه به سراغ مثال‌هایی از ستاپ DBF خواهیم رفت.

ستاپ DTF

این ستاپ دقیقا معکوس ستاپ قبلی است و در سقف‌ها رخ می‌دهد. در واقع اینجا یک الگوی دو قلوی سقف داریم که در زمان تشکیل قله دوم، یک شکسته جعلی رخ می‌دهد. پس از این شکست جعلی، قیمت به سرعت برگشت کرده و حرکت نزولی را شروع می‌کند.

Double Top + Fake Breakout = DTF

شکل ساده این الگو را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید.

قوانین ستاپ DTF

نقطه ورود: سیگنال ورود بر اساس ستاپ DTF زمانی صادر می‌شود که حفره میانی دو قلوی سقف (خط چین آبی) شکست شود.

حد ضرر: بالای سقف دوم قرار داده خواهد شد.

حد سود: فاصله بین سقف دوم تا حفره میانی را اندازه گرفته و از نقطه شکست به سمت پایین اعمال می‌کنیم. مثلا اگر فاصله بین سقف دوم تا حفره میانی ۲۰ هزار تومان باشد، از نقطه شکست حفره میانی ۲۰ هزار تومان به سمت پایین هدف گذاری می‌کنیم.

در ادامه به سراغ مثال‌هایی از ستاپ DTF خواهیم رفت.

فریب بیگ بویز کجای ماجرا بود؟

فریب در واقع در همان شکست‌های جعلی بود. چرا که وقتی بیگ بویز یک شکست جعلی ایجاد می‌کند، در واقع حد ضرر عده‌ای از معامله‌گران را زده و حتی در برگشت نیز حد ضرر بریک آوت تریدرها را نیز فعال خواهد کرد که همین مورد باعث شتاب بیشتر قیمت خواهد شد.

 

نکات مهمی که در مورد این دو ستاپ باید بدانید!

  • در ستاپ DBF اگر فاصله کف دوم تا قله میانی زیاد باشد، باید مراقب میزان ریسک خود باشید. چرا که در این حالت نیز به در نظر گرفتن حد ضرر بیشتری خواهید داشت. در ستاپ DTF نیز اگر فاصله قله دوم تا حفره میانی زیاد باشد، باز هم قضیه به همین منوال خواهد بود.
  • این ستاپ‌ها ممکن است در هر جایی از چارت ظاهر شوند. اما شما به عنوان یک تریدر وظیفه دارید تا انواع مناسب آنها را انتخاب کرده و ترید کنید. به عنوان مثال مواردی را برای ترید انتخاب کنید که همجهت با روند کلی در تایم فریم‌های بالاتر باشند.
  • یکی دیگر از روش‌ها این است که این دو ستاپ را در نزدیکی خطوط روند پیدا کرده و در جهت شیب خط روند ترید کنید. در واقع از این دو ستاپ به عنوان تریگری برای ورود بر اساس خط روند استفاده کنید.
ارسال دیدگاه