.هنگامی که در حال معامله کردن هستید احتمالا سوالات زیر را مدام از خودتان میپرسید.
آیا خیلی زود وارد این معامله شدم؟
آیا این سیگنال به اندازه کافی برای ورود به این معامله مناسب هست یا نه؟
.
در حالی که مسائلی مانند مدیریت معاملات، استراتژیهای خروج و نظم در معاملهگری مسائل بسیار مهمی در بهبود معاملات شما هستند، اما هیچکس نمیتواند منکر این قضیه شود که انتخاب نقاط ورود مناسب چقدر در پروسه معاملهگری و افزایش معاملات موفق موثر است.
من اغلب بر اساس ستاپهای برگشتی (Reversal Setups) معاملات خود را انجام میدهم و انتخاب نقاط ورود مناسب در این روش بسیار حیاتی است. اگر خیلی زود وارد معامله شوید، احتمالا در بدترین نقطه ممکن وارد بازار شدهاید. در واقع شما جایی وارد شدهاید که روند اصلاح خود را به پایان رسانده و شروع به حرکت در مسیر اصلی خود میکند.
در نقطه مقابل، اگر شما خیلی دیر وارد بازار شوید، بخش بزرگی از حرکت قیمت را از دست خواهید داد و همچنین نسبت ریسک به سود نامناسبی نیز نصیبتان خواهد شد. انتخاب نقطه ورود مناسبی چیزیست که با تجربه بالا بدست میآید اما روشهایی وجود دارند که میتوانند انتخاب نقاط ورود بهتر را برای شما آسانتر کنند.
ما میخواهیم بعضی از این استراتژیها ورود به معامله را با شما به اشتراک بگذاریم. پس تا انتهای این مطلب با طلاچارت همراه باشید…
.
کف پایینتر و سقف بالاتر
استراتژی اول برای پیدا کردن نقطه ورود یک روش کلاسیک در تحلیل تکنیکال میباشد. در واقع همان ساختارهای توالی سقفها و کفها در طی روندهای صعودی و نزولی. همانطور که احتمالا میدانید، در روند صعودی سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تشکیل شده و در روند نزولی کفهای پایینتر (Lower Lows) و سقفهای پایینتر (Lower Highs) شکل میگیرند. اگر میخواهید بیشتر با ساختار روندها آشنا شوید، میتوانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.
حالا چه میشود اگر در طی یک روند صعودی ما شاهد شکل گیری یک کف پایینتر باشیم و یا در طول یک روند نزولی یک سقف بالاتر شکل بگیرد؟ بله درست حدس زدهاید. در این صورت احتمال بالایی وجود دارد که حرکت برگشتی رخ دهد و به همین دلیل ما باید به دنبال نقطه ورود باشیم.
.
به مثال زیر دقت کنید.
ما یک روند صعودی داشتهایم و وقتی که به کفها نگاه میکنیم به طور مداوم کفهای بالاتر (HL) را میبینیم. در بعضی نقاط فاصله بین کفهای بالاتر کمتر و کمتر شده تا نهایتا یک کف پایینتر (LL) بوجود میآید. زمانی کفِ آخرین کف بالاتر (HL) شکسته میشود که کندلی در زیر آن بسته شود. انجام یک معامله فروش در این نقطه نسبت ریسک به سود بسیار مناسبی را به ما خواهد داد. پس از آن نیز مشاهده میکنید که قیمت در جهت مدنظر ما به سمت پایین حرکت کرده است.
.
کاملا واضح است که از این روش در جهت معکوس و انجام معاملات خرید نیز میتوانیم استفاده کنیم. در مثال بعدی میبینید که در یک روند نزولی قرار داشتهایم. همانطور که گفتیم در یک روند نزولی توالی سقفها و کفهای پایینتر را خواهیم داشت. در بعضی نقاط شاهد این قضیه هستیم که قیمت توانسته سقف قبلی را لمس کند (جایی که با دایرههای زرد رنگ مشخص کردهایم).
کمی بعدتر شاهد کندل سبز رنگ و بسیار قدرتمندی هستیم که توانسته است سقف قبلی را بشکند. این حالتی ایدهآل برای انجام یک معامله خرید میباشد.
.
همانطور که مشاهده کردید، اصول و قواعد پرایس اکشن و علامت گذاری سقفها و کفها میتوانند به ما کمک کنند تا نقاط ورود بسیار مناسبی را پیدا کنیم.
.
.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که برای برگشت کامل یک روند از نقطه نظر تکنیکالی، بایستی آخرین سقفِ منجر به آخرین کف (در روند نزولی) یا آخرین کفِ منجر به آخرین سقف (در روند صعودی) شکسته شود. این مورد را به صورت کامل در مطلب مربوط “روندها و تغییر روند” که لینک آن را در بالا قرار دادهایم توضیح داده شده است.
.
در صورتی که به یادگیری استراتژی پرایس اکشن طلاچارت علاقمند هستید، میتوانید از این لینک وارد دوره آموزشی ما شوید. روشی بسیار ساده و در عین حال قدرتمند را به شما خواهیم آموخت!
در صورتی که به تازگی قصد آشنایی با تحلیل بازار و درک حرکات قیمت دارید، میتوانید دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت را آغاز کنید!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.