زمانی که صحبت از پیدا کردن نقاط ورود بهتر به بازار میشود یکسری مفاهیم کلی وجود دارند که توسط هر تریدری و با هر استراتژی معاملاتی میتواند مورد استفاده قرار گیرند. روشهایی که در این مطلب در مورد آنها صحبت خواهیم کرد قابل استفاده در هر تایم فریم و هر بازار هستند.
با قسمت دوم این مطلب در طلاچارت همراه ما باشید…
نکته: در صورتی که قسمت اول را نخواندهاید میتوانید از این لینک آن را مطالعه نمایید.
۴) اندازه سیگنال
سیگنال الگوهای قیمتی بلند مدت که شامل چندین کندل هستند ارزش پیشبینی بیشتری نسبت به سیگنالهایی دارند که تنها از یک کندل تشکیل شدهاند. البته ممکن است بعضی از افراد مخالف این موضوع باشند و بر این عقیده باشند که مثلا یک Pin Bar به تنهایی بسیار قدرتمند است. اما تحقیقات و تجریبات ثابت کردهاند که الگوهای قیمتی با تعداد بیشتری کندل ارزش بالاتری دارند.
خود من شخصا به دنبال الگوهای قیمتی بلند مدتتری هستم که از ۳۰ الی ۵۰ کندل تشکیل شده باشند، دقیقا مثل الگوی سر و شانهای که تصویر بعدی مشاهده میکنید. این دسته از الگوها میتوانند اطلاعات بیشتری در مورد اتفاقاتی که در حال رخ دادن است و همچنین جدال بین خریداران و فروشندگان و انتقال قدرت بین این دو گروه را به شما ارائه دهند.
من حتی یک قدرم از این هم فراتر میروم و نه تنها به خود الگو نگاه میکنم بلکه به حرکت قبل از شکل گیری الگو نیز نگاه میکنم. اینکه چه روندی منجر به شکل گیری الگو شده است؟ کندلها چگونه رفتار کردهاند و مومنتوم و نوسانات اصلی بازار چگونه بودهاند؟
۵) همگرایی فاکتورها
زمانی که میخواهید معاملهای را انجام دهید و میبینید که فاکتورهای زیادی وجود دارند که همگی در یک جهت سیگنال میدهند، در این شرایط احتمال موفقیت معامله شما افزایش خواهد یافت. در صورتی که ژورنال معاملاتی دارید میتوانید ببینید که چه تعداد از فاکتورهای مدنظرتان در دقت سیگنالهایتان تاثیرگذار هستند و درصد موفقیتشان چقدر بوده است. من حداقل به دنبال سه فاکتور قبل از در نظر گرفتن یک موقعیت ترید میگردم. این سه فاکتور “موقعیت مکانی”، “تایید تایم فریمهای بالاتر” و “الگوهایی با تعداد کندلهای بیشتر” هستند.
البته توجه داشته باشید که با توجه به روش معاملاتی شما این فاکتورها میتوانند متفاوت باشند.
۶) معاملهای که انجام دادهاید را دوست دارید؟
قبل از اینکه وارد یک معامله بشوم، از خودم میپرسم: آیا این [موقعیت] ترید را دوست دارم؟ سپس برای چند ثانیه صبر میکنم و در نهایت تصمیم خود را میگیرم.
من حدودا ۱۲ سال است که ترید میکنم و تاکنون هزاران معامله انجام دادهام. اگر فقط یک چیز باشد که به خوبی یاد گرفتهام، آن نکته این است که ضرر کردن در معامله بدی که میدانید نباید آن را نگه دارید بسیار دردناکتر از از دست دادن موقعیتی است که در مورد ورود به آن مطمئن نبودهاید.
همیشه موقعیت دیگری برای ترید وجود دارد اما وقتی که پولتان را بر اثر انجام یک ترید بد از دست بدهید دیگر نمیتوانید آن را برگردانید. اگر موقعیت مدنظرتان خودش فریاد نمیزند که “عالیست” و مجبورید در مورد انجام دادن یا ندادن آن بسیار فکر کنید، بهتر است که آن موقعیت را کلا نادیده بگیرید.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.