دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

۶ نکته برای یافتن نقاط ورود بهتر به بازار (قسمت اول)

زمانی که صحبت از پیدا کردن نقاط ورود بهتر به بازار می‌شود یکسری مفاهیم کلی وجود دارند که توسط هر تریدری و با هر استراتژی معاملاتی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرند. روش‌هایی که در این مطلب در مورد آنها صحبت خواهیم کرد قابل استفاده در هر تایم فریم و هر بازار هستند.

با قسمت اولین این مطلب در طلاچارت همراه ما باشید…

 

۱) موقعیت

اجازه دهید مستقیما به سراغ بهترین فیلتر برای کشف نقاط ورود مناسب برویم. موقعیت به این معناست که شما تنها زمانی معامله‌ای را انجام دهید که بازار در حوالی یک سطح قیمتی کلیدی است. به عنوان نمونه سطوح کلیدی می‌توان به حمایت‌ها و مقاومت‌ها، نواحی تبدیل سطح، مناطق عرضه و تقاضا، میانگین‌های متحرک، سطوح فیبوناچی و نقاط چرخش بزرگ در سقف و کف بازار اشاره کرد.

 

برای تریدرهای آماتور سخت‌ترین کار این است که سیگنال‌هایی که در محدوده نواحی کلیدی و مهم شکل نمی‌گیرند را نادیده بگیرند. آنها همیشه فکر می‌کنند که در حال از دست دادن موقعیت ترید هستند. چون همه چیز در مورد سیگنالی که می‌بینند به نظر خوب می‌رسد هرچند که آن سیگنال از لحاظ موقعیت مکانی معیوب است.

 

در بلند مدت، ترید کردن در نزدیکی سطوح کلیدی باعث تاثیر شگرفتی در تریدهای شما خواهد شد چرا که کیفیت سیگنال‌هایی که دریافت می‌کنید افزایش یافته و همین امر موجب بهبود بازدهی شما خواهد شد.

 

حالا به تصویر زیر نگاه کنید. در بخش سمت چپ یک الگوی سر و شانه در تایم فریم ۱ ساعته را مشاهده می‌کنید که بعد از شکست خط گردن، حرکت خوبی به سمت پایین انجام داده است. اما زمانی که از نمای دورتری (تایم فریم روزانه) به چارت نگاه می‌کنیم می‌بینیم که این الگوی سر و شانه در نزدیکی یک سطح کلیدی شکل گرفته است (واقع در نقطه ۴).

 

به نمونه‌ای دیگر در بازار آتی سکه ایران توجه کنید. در تاریخ ۲ مرداد ۹۷ تحلیلی از سررسید دی ماه ۹۷ را در کانال تلگرام طلاچارت قرار دادیم (لینک) که در این تحلیل قیمت در محدوده سقف کانال صعودی قرار داشت.

تصویر از طلاچارت

 

مسلما با توجه به جو صعودی بازار اقدام به فروش میتوانست ریسک بالایی به همراه داشته باشد. بنابراین بهتر بود که با داشتن یک سیگنال مشخص اقدام به فروش می‌کردیم. چند ساعت بعد تحلیل دیگری از سررسید دی ماه را ارائه دادیم (لینک) که در تایم فریم ۱۵ دقیقه یک الگوی QM شکل گرفته بود.

 

تصویر از طلاچارت

 

 

بنابراین در این حالت ما یک سیگنال نزولی مناسب (الگوی QM) را در موقعیت مکانی مناسب (سقف کانال صعودی) مشاهده کردیم که باعث ریزش قیمت شد و به اهداف خود دست یافت. مشاهده می‌کنید که ترکیب سیگنال با موقعیت مکانی مناسب می‌تواند نتایج بسیار خوبی به همراه داشته باشد. این تحلیل در هدف اول ۱۷۰ و در هدف دوم ۲۸۰ هزار تومان سود نصیب ما کرد.

تصویر از طلاچارت

 

 

۲) هم‌جهت بودن با تایم فریم‌های بالاتر

من اخیرا گفته بودم که تحلیل چند تایم فریمی (Multi-TimeFrame) ناقص است و جواب نمی‌دهد. هنوز هم بر این عقیده هستم اما تریدرها این مورد را اغلب اشتباه به کار می‌برند. من به اینکه دو تایم فریم را به صورت تصادفی با همدیگر به کار ببرید تا بتوانید سیگنال‌های خوبی بدست بیاورید اعتقادی ندارم. این بسیار گیج کننده است و تریدرها برای ترکیب دو تایم فریم با هم مشکل دارند.

 

حالا یک قدم به عقب برگردیم و از خودمان بپرسیم که با چند تایم فریم می‌خواهیم چکار کنیم؟ در واقع می‌خواهیم یک تصویر بزرگ‌تر از بازار داشته باشیم. همچنین می‌خواهیم بدانیم که هم اکنون قیمت در کجای روند بلند مدت قرار دارد. اگر در نزدیکی سطح بزرگی قرار داریم می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم که دیدگاه‌هایی مختلفی بدست بیاوریم.

 

این کار را فقط با دور کردن تصویر چارت در همان تایم فریمی که می‌خواهیم ترید کنیم می‌توانیم انجام دهیم. زمانی که می‌خواهم در تایم فریم ۴ ساعته ترید کنیم، برای پیدا کردن ترید به تایم فریم روزانه نمی‌روم. در همان تایم فریم چهار ساعته می‌مانم اما بزرگنمایی چارت را کمتر می‌کنم (Zoom out). این کار به من کمک می‌کند تا تصویر دقیق‌تری از وضعیت فعلی داشته باشم.

 

اغلب تریدرها در همان تایم فریمی که می‌خواهند ترید کنند می‌مانند اما در حالی که چارت‌شان بزرگنمایی بالایی دارد و به همین دلیل یک تفسیر کاملا اشتباه از وضعیت بازار خواهند داشت. در تصویر زیر چارتی را مشاهده می‌کنید که اغلب تریدرها بدین صورت به آن نگاه می‌کنند. در این تصویر به نظر می‌رسد که قیمت در کف بازار و روی سطح حمایتی قرار دارد و آماده برگشت است.

اما زمانی که در همین تایم فریم چارت را دورتر می‌کنیم می‌بینیم که قیمت برای مدت طولانی در یک روند صعودی قرار داشته است و در حال ایجاد سقف‌ پایین‌تر (Lower High) و افزایش فشار فروش است. در واقع هنوز فضای زیادی برای حرکت نزولی وجود دارد.

بنابراین بعضی مواقع نیاز است که چارت را دورتر کنید تا دید تازه‌ای از وضعیت کلی بازار بدست آورید.

 

 

۳) شرایط بازار را درک کنید

مورد سوم چیزی است که تعداد زیادی از تریدرها آن را دنبال نمی‌کنند و یا حتی اصلا از آن اطلاعی ندارند. به عنوان یک تریدر حیاتی است که این دو مورد را بدانید:

  • در چه وضعیتی از بازار، استراتژی معاملاتی شما بهترین کارایی را دارد.
  • انتخابی بازاری که الان در شرایط دلخواه شماست.

 

به عنوان مثال تریدرهایی روندی (Trend Trader) در بازارهای خنثی و با قدرت کم گرفتار می‌شوند. تریدرهای برگشتی (Reversal Trader) در بازارهایی که روند قدرتمندی دارند اسیر شده و زیان‌های سنگینی می‌کنند. و نهایتا تریدرهای بازار خنثی (Range Trader) در زمان بریک‌ آوت‌ها دچار مشکل می‌شوند. انتخاب بازار مناسب و شرایطی که استراتژی معاملاتی شما بهترین کارایی را در آن دارد چیزی است که کاملا نادیده گرفته می‌شود.

همین حالا ۱۰ مورد از بهترین تریدهایی که انجام داده‌اید را دوباره ببینید و از آنها عکس بگیرید. با دقت ببینید که شرایط بازار در زمانی که آن معاملات را انجام داده‌اید به چه صورتی بوده و آنها را یادداشت کنید. این به شما کمک می‌کند تا مهارت “انتخاب بازار مناسب” را در خودتان افزایش دهید.

ارسال دیدگاه