۵ اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود
اسیلاتورها، همانطور که از نام آنها پیداست، با توجه به قیمت کنونی دارایی (سهام، طلا، ارز، ارز دیجیتال یا …) ، بین دو مقدار ثابت در نوسان می باشند و به معامله گران در سنجش حرکت جهت دار، قدرت حرکت قیمت کمک میکنند. بنابراین با به کارگیری اسیلاتورها، می توانید افزایشی و یا کاهشی بودن قیمت یک دارایی و میزان سرعت آن را تا حدود زیادی تشخیص دهید.
چندین اسیلاتور محبوب توسط تحلیلگران بازار توسعه داده شدهاند. ولی از آنجا که همه آنها یکسان نبوده، دارای توابع مختلفی می باشند، اطلاعات متفاوتی را به معاملهگران میدهند. کاربرد برخی از آنها برای تفسیر بازارهای دارای روند و برخی دیگر برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار خنثی (رنج) می باشد. آگاهی معامله گران موفق از اینکه چه اندیکاتوری را تحت چه شرایطی به کار ببرند، باعث برتری آنها نسبت به سایرین خواهد شد.
اگر به دنبال برخی از بهترین اسیلاتورها هستید و می خواهید بدانید کدامیک برای شما بهترین بازدهی را دارند، تا پایان این مطلب را با طلاچارت همراه باشید. زیرا ۵ تا از بهترین ها را برای شما گرد آوردهایم.
#استوکاستیک (Stochastic)
اندیکاتور استوکاستیک، رابطه بین قیمتهای پایانی (Close) یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را می سنجد. زیرا قیمت پایانی یک دارایی می تواند در یک روند افزایشی در حد بالا، و در یک روند کاهشی در حد پایین محدوده روزانه قرار گیرد.
با توجه به اصل بیان شده، اندیکاتور استوکاستیک، روند، قدرت حرکت قیمت و پایداری قیمت دارایی را میسنجد.
هر معامله گر باتجربه ای می تواند تنها با نگاه کردن به نمودار، حرکت جهت دار بازار را شناسایی کند. با این وجود استوکاستیک تفسیر نوسانات حرکتی قیمت را آسانتر میکند. استوکاستیک همواره بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان می باشد.
برخی از معامله گران بر این باورند که چنانچه اندیکاتور بالاتر از سطح ۸۰ باشد، احتمالا روند افزایشی قدرت خود را از دست خواهد داد. با این حال فرمول استوکاستیک تایید می کند که در حقیقت مقدار بالای اندیکاتور نشانه ادامه روند می باشد.
بنابراین، بهترین روش برای پیدا کردن نقطه ورود با به کارگیری این اندیکاتور این است که نقاط ورود برای خرید را بعد از یک اصلاح کاهشی موقت در یک روند افزایشی، و نقاط ورود برای فروش را بعد از یک اصلاح افزایشی در یک روند کاهشی، جستجو نمایید. ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید؛ مخصوصا اگر یک تحلیلگر تازه وارد بوده و تجربه اندکی در زمینه واگراییها داشته باشید. ولی بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم تا ببینید که تقریبا مفهومی ساده میباشد.
شکل ۱: واگرایی افزایشی Stochastics
در شکل ۱، می بینیم که یورو/دلار (EURUSD)، در یک روند افزایشی پایدار قرار دارد و خط روند را حفظ نموده است. ولی از هفته دوم تا پایان ماه ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، قدرت صعود خود را از دست می دهد و قیمت اندک اندک به سمت پایین و خط روند رانده می شود. در همان هنگام استوکاستیک حرکتی رو به پایین دارد و تا پایان ماه تا سطح ۲۲ کاهش می یابد. در اینجا، یک واگرایی صعودی کامل و یک موقعیت خرید در یک پولبک به وجود آمده است.
برای آشنایی کامل با اسیلاتور استوکاستیک این مطلب را مطالعه کنید.
#شاخص قدرت نسبی (RSI)
RSI نیز مانند استوکاستیک، بین اعداد ۰ و ۱۰۰ نوسان می کند. در اسیلاتور RSI مناطق بیش خرید بالاتر از محدوده ۷۰ و مناطق بیش فروش پایینتر از محدوده ۳۰ مشخص میشوند. همچنین روش تفسیر این دو اندیکاتور نیز یکسان می باشد.
اگر چه هر دو، بعنوان اسیلاتورهایی که قدرت روند را نشان میدهند در نظر گرفته میشوند، ولی در یک بازار دارای روند، RSI بهترین کارکرد را دارد و با مقداری بیشتر از ۵۰، یک روند کلی افزایشی را نشان می دهد و بالعکس.
یک ترفند ساده ای است که ابتدا سطوح مقاومتی و حمایتی بالقوه را جستجو کنید و سپس به دنبال فرصتهای ورود باشید. بدین منظور، به جای متمرکز شدن بر سطح ۵۰، می توان دو خط دیگر در سطوح ۴۰ و ۶۰ در پنجره RSI کشید.
شکل ۲: قیمت در نزدیکی سطوح ۴۰ و ۶۰ RSI با حمایت و مقاومت روبرو میشود.
در شکل ۲، می بینیم که پوند/دلار (GBPUSD )، هنگامی که RSI 40 و ۶۰ می باشد، سطح حمایتی و مقاومتی دارد. چنانچه سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نمی دانید، به قیمت نگاه کنید و زمانی که RSI به این سطوح نزدیک شد، می تواند به شما در تایید تغییر در جهت کنونی قیمت کمک کند. در کنار این اطلاعات، میتوانید به الگوهای کندلی یا شکستهای خط روند نیز بنگرید و نقطه ورود را بیابید.
به منظور شناخت کامل اندیکاتور RSI این مطلب را از دست ندهید.
#شاخص کانال کالا (CCI)
اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI، از نظر فرمول پایه و کاربرد، با یکدیگر متفاوت می باشند. در حالیکه RSI، بین ۰ و ۱۰۰، نوسان می کند، CCI، هیچ سطح حداکثر و حداقلی ندارد. ولی در شرایط بازار عادی، بین سطوح ۱۰۰- و ۱۰۰+ نوسان میکند و هنگامیکه در این محدوده باشد، نشانه عدم وجود روند قوی در بازار است و نشان از پایداری احتمالی قیمت دارد.
در مقابل، CCI بالای ۱۰۰+، از یک روند افزایشی قوی، و CCI پایینتر از ۱۰۰-، از یک روند کاهشی قوی خبر میدهند.
شکل ۳: شناسایی روند با بکار گیری CCI، و نقطه ورود به بازار با بکار گیری شکست خط روند
آسان ترین راه برای پیدا کردن فرصتهای ورود به بازار از روش CCI، ترکیب آن با پرایس اکشن می باشد؛
در شکل ۳، می توانید ببینید که هنگامیکه یورو/دلار استرالیا (EURAUD )، از ۱۰۰+ فراتر و از ۱۰۰- پایین تر می رود، نشان از روندهای قوی دارد. در هر دو مورد، CCI به محدوده نرمال ۱۰۰- و ۱۰۰+ بر می گردد. با این وجود هنگامیکه روندها از سر گرفته میشوند و خطوط روند مربوطه را میشکنند، سودهای خوبی را نصیب تریدرها میکنند.
برای اینکه این استراتژی را بهینه کنید میتوانید از تحلیل چند تایم فریمی استفاده کنید تا فرصتهای معاملاتی بهتر بدست بیایند.
#مکدی (MACD)
هر سه اسیلاتوری که درباره آنها صحبت کردیم، نمودارهای خطی را برای نشان دادن مقدار خود بکار می برند. ولی اندیکاتور MACD کاملا متفاوت بوده و از میانگینهای متحرک و هیستوگرام برای تشخیص قدرت روند استفاده میکند.
یکی از دو خط MACD، میانگین متحرک نمایی (EMA) 12 دورهای، و خط دیگر ۲۶ دورهای می باشد. هنگامی که EMA با دوره کوتاهتر از EMA با دوره بلندتر عبور میکند نشانه تغییر روند می باشد. درست مثل زمانی که دو میانگین متحرک با دوره کوتاهتر و بلندتر روی نمودار قیمت قرار میدهد و از قطع شدن آن بوسیله یک دیگر روند بازار را مشخص میکنید.
اما هیستوگرام MACD که فاصله بین این دو EMA را می سنجد، آن را برجسته میکند. هیستوگرام بالای خط ۰ و رو به افزایش، از قدرت گرفتن روند صعودی حکایت دارد. از سوی دیگر، هیستوگرام پایین خط ۰، نشان از قدرت گرفتن روند نزولی دارد.
برخلاف Stochastics، RSI یا CCI، هیچ سطح از پیش تعیین شده ای برای نقاط بیش خرید یا بیش فروش در MACD وجود ندارد. با این وجود می توانید کفها و سقفهای موجود در هیستوگرام MACD را با کفها و سقفهای موجود در نمودار قیمت مقایسه کنید تا همگرایی یا واگرایی بین آنها را مشاهده کنید.
شکل ۴: نقاط ورود به بازار بر اساس واگرایی متضاد MACD
بهترین روش به کار گیری MACD برای یافتن نقاط ورود به بازار، تضاد در اندیکاتور و قیمت است. به بیان دیگر، جستجو برای موقعیتهای خرید هنگامیکه MACD بسیار پایین تر از ۰ می باشد و سیگنال خرید می دهد. در مقابل، هنگامیکه MACD، بسیار بالاتر از ۰ می باشد، موقعیت های فروش را جستجو کنید. و اگر یک واگرایی پیدا کردید، شانس بیشتری برای یک سود قابل توجه خواهید داشت؛ مانند شکل ۴.
برای آشنایی کامل با MACD این مطلب را مطالعه کنید.
#Awesome Oscillator (AO)
Awesome Oscillator، توسط معامله گر مشهور، بیل ویلیامز (Bill Williams)، برای سنجش اختلاف بین میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average, SMA) 5 دوره و ۳۴ دوره ساخته شد و مانند MACD، بصورت هیستگرام رسم می شود. به بیان ساده، چنانچه هیستوگرام، بالای از خط ۰ قرار دارد و در حال افزایش می باشد، نشان از قدرت گرفتن روند صعودی است. و چنانچه، پایین خط ۰ و در حال کاهش باشد، نشان دهنده قدرت گرفتن روند نزولی میباشد.
بیشتر معامله گران، هنگامیکه هیستوگرام به سمت بالای خط صفر AO و یا پایین آن می رود، از این کراس به عنوان سیگنال تغییر روند غالب استفاده می کنند. ولی اگر تنها اندیکاتور AO را بکار ببرید، احتمالا سیگنالهای نادرستی زیادی را دریافت خواهید کرد. بهترین روش برای کاربرد این اندیکاتور، استراتژی قله دوقلو (Twin Peak) می باشد که اصطلاحی جالب است و واگرایی معامله گری را توصیف می نماید.
آنچه که باید به یاد داشته باشید این است که Twin Peak کاهشی، بالای خط صفر و Twin Peak افزایشی، پایین آن، روی می دهد.
شکل ۵: نقطه ورود به بازار بر پایه Twin Peak کاهشی Awesome Oscillator
برای ورود به بازار، بر پایه یک سقف دوقلوی کاهشی در AO، باید منتظر تشکیل دو قله پشت سر هم، بالای خط صفر باشید؛ بطوریکه، قله دوم از قله اول پایین تر باشد.همانطور که در شکل ۵ می بینیم، با پدیدار آمدن یک خط قرمز بر روی هیستوگرام، باید پوزیشن فروش بگذارید. در مقابل، برای انجام معامله بر پایه یک Twin Peak Awesome Oscillator افزایشی، باید برای تشکیل دو قله پشت سر هم، پایین خط صفر منتظر باشید؛ بطوریکه دومین قله، بالاتر از قله اول باشد. پس از آن، هنگامیکه اولین میله سبز، بر روی هیستوگرام مشاهده شد با یک پوزیشن خرید وارد بازار شوید.
آنچه که باید به خاطر بسپارید!
اسیلاتورها برای یافتن جهت و سنجش قدرت حرکت جهت دار قیمت، بسیار مناسب می باشند. ولی بکار بردن تنها یک اسیلاتور برای پیدا کردن نقاط ورود به بازار، حتی برای معامله گران تکنیکال با تجربه نیز، بسیار تهاجمی می باشند. بدین رو، بهتر است این پنج اسیلاتور را، که در مورد آنها سخن گفتیم، با ساختارهای حرکتی قیمت یا شکستها و یا الگوهای کندلی ترکیب کنید تا توانایی تایید را پیش از اخذ هر گونه پوزیشن خرید یا فروش داشته باشید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.