معاملهگری بیشتر از آنکه با سطوح قیمتی و خطوط و اعداد و امواج کار داشته باشد با روح، روان و احساسات معاملهگر در ارتباط است. ممکن است حتی بهترین تحلیلها و دقیقترین نقاط ورود را هم با استفاده از ابزارهای خود بدست بیاورید اما در صورتی که ساختار احساسی درستی نداشته باشید انجام معامله برای شما غیر ممکن یا حداقل بسیار سخت و آزار دهنده میشود.
در این مطلب قصد داریم تا ۱۴ فاز احساسی که یک معامله در طی دوران معاملهگری خود تجربه میکند را بررسی کنیم. با طلاچارت همراه باشید…
۱#- خوشبینی
همه چیز با خوشبینی شروع میشود. در واقع اگر معاملهگر خوشبینی نسبت به وضعیت خود و بازار نداشته باشد غالبا معاملهای انجام نخواهد داد. بنابراین معاملهگر با داشتن خوشبینی نسبت به شرایط بازار اقدام به باز کردن پوزیشن معاملاتی خواهد کرد و به دنبال کسب موفقیت و سود در آینده است.
۲#- هیجان
بازار در جهت پیشبینی شده حرکت میکند. معاملهگر وقایع پیش رو را پیشبینی کرده و امیدوار است که موفقیت حاصل شود. در اینجاست که سطح هیجان کم کم در حال بالا رفتن است.
۳#- تزلزل در اثر هیجانات
به موازات اینکه هیجانات معاملهگر افزایش پیدا میکند، بازار نیز در جهت پیشبینی شده حرکت خود را ادامه میدهد. در این لحظات تریدر اعتماد به نفس بسیار بالایی نسبت به خود و سیستم معاملاتیاش دارد. البته این معمولا همان جاییست که لحاظ خوش در حال به پایان رسیدن است.
۴#- رضایت
این مرحله بالاترین سطح از لحاظ ریسکهای مالی و معاملهگری است. معاملات اکثرا به سودهای سریع و آسان ختم میشوند و معاملهگر بزرگترین اشتباهش را مرتکب میشود. آن اشتباه چیست؟ نادیده گرفتن همه ریسکهای موجود!
۵#- اضطراب
اوه؛ نه! بازار در حال برگشتن در خلاف مسیر حرکت قبلیست! اولین نشانهها از برگشت بازار در خلاف جهت مدنظر معاملهگر بوجود آمدهاند. اما او به این نشانهها توجهی ندارد و معتقد است که بازار به زودی به مسیر اصلی برگشته و روند ادامه خواهد یافت.
۶#- تناقص
انتظاری که معاملهگر مبنی بر برگشت بازار به روند قبلی داشت محقق نمیشود. او این برگشت بازار را قبول نمیکند و همچنان در پوزیشن خود باقی میماند.
۷#- ترس
واقعیت قوانین خود را تحمیل میکند! و معاملهگر کم کم در حال پذیرفتن این است که به اندازهای که قبلا فکر میکرده باهوش نیست. در این شرایط به جای اینکه روی موفقیت تمرکز شود، ذهن معاملهگر گیج میشود.
۸#- ناامیدی
در این مرحله تمام سود بدست آمده از بین میرود. معاملهگر شانسی برای گرفتن سود از بازار داشته اما آن را از دست داده است. او نمیداند که چگونه این وضعیت را ادامه دهد. بنابراین سعی میکند تا حداقل بدون ضرر و اصطلاحا سر به سر از بازار خارج شود.
۹#- وحشت
این مرحله احساسیترین مرحله در طی معاملهگری است. در اینجا معاملهگر نادانی و درماندگی و همچنین بی رحم بودن بازار را عمیقا احساس میکند. فرد کاملا دچار فلج ذهنی و فکری شده و در برخی موارد کارهای بسیار بی معنی را انجام میدهد.
۱۰#- تسیلم شدن
تمام شد؛ معاملهگر تسلیم بازار میشود. صبر او تمام شده و شروع به بستن پوزیشنهای معاملاتی خود میکند تا دیگر بیش از این متحمل ضرر نشود.
۱۱#- فرسودگی
بعد از خروج از بازار معاملهگر کوچکترین علاقهای برای شروع یک معامله دیگر ندارد. حداقل تا مدتی شرایط اینگونه خواهد بود که این مورد بستگی به میزان ضرر نیز دارد. هر چقدر میزان ضرر بزرگتر باشد، بازیابی و بهبود شرایط طولانیتر میشود.
۱۲#- افسردگی
معاملهگر شروع به سرزنش کردن خود به خاطر حماقتهایش میکند. اینکه چرا در زمان مناسب پوزیشن خود را نبست! بعضی افراد مسیر درست را انتخاب کرده و شروع به بررسی اشتباهات خود میکنند. معاملهگران واقعی در این مرحله متولد میشوند. آنها اشتباهات گذشته خود را بررسی کرده و از آن نتیجه گیری میکنند.
۱۳#- امید
“من هنوز هم میتوانم انجامش دهم!”. معاملهگر به این حقیقت میرسد که در واقع چرخهها و دورههایی در بازار وجود دارند. او کم کم امید خود را بازیابی کرده و شروع به بررسی موقعیتهای جدید میکند.
۱۴#- ایمان
معاملهگر مجددا به خود ایمان پیدا کرده و شروع به انجام معاملات جدید میکند.
مهمترین چیزی که از این مطلب میتوانید یاد بگیرید این است که وقوع شرایط احساسی جزو انکارناپذیر بازار است. اینکه بگوییم کاملا بدون احساسات ترید کنیم یک امر کاملا غیر واقعی است. چرا که انسان ربات نیست و بالاخره در مواقعی دچار احساسات میشود. اما باید بتواند احساسات خود را مدیریت کرده تا تاثیر کمتری روی او بگذارند.
مورد بعدی بررسی اشتباهاتی است که مرتکب شدهاید. خواه این اشتباهات احساسی باشند یا تکنیکالی. در هر دو مورد باید آنها را بررسی کرده و از آنها درس بگیرید.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.